» ÙØ§Ø¯Ø¯Ø§Ø´ØªâÙØ¨ÙÙ: بال و پرشعري از مولانامدراتوكانتابيلهدوبارهمن...افسوسصلحتاريكيروزمره ...سكوت
» ØµÙØÙâ٠اصÙÙ
Friday, October 15, 2004 | 10:49 PM
بي نام
گفته ايي كه ميايي و اگر اين حرف درست باشد
من وقت زيادي ندارم
بايد آسمان را گردگيري كنم
و دستهايم را در طرح نيايشي بالا برم
تا باران حياط خانه را بشويد
بايد قالي ها را دو بار جارو بزنم
تا گل بدهند
پنجره ها را با گلاب پاك كنم
حريرآبي بردرگاه بياويزم
و از تمام كبوترها وگنجشكهاي بيكار دعوت كنم
تا بر شاخه ها بنشينند
و از شته ها تقاضا كنم اين هفته برگها را نخورند
واز جوشكارمحل خواهش كنم
تا در ساعت ورود تو سوهان به اهن نكشند
بر ميز ترمه باشد
شمعدان
شيريني
گل محمدي
و در قوري چاي تازه دم
بر اندام من پيراهن گلدار
وبر چهره ام آرايش بهار
و در گريبانم عطر شكوفه و خواهش پيچيده باشد
سياه ...........................
-خانم!
ديگر هذيان نميگوييد
شما از اسايشگاه مرخصيد!
(يك مشت خاكستري محرمانه- پونه ندايي)
من وقت زيادي ندارم
بايد آسمان را گردگيري كنم
و دستهايم را در طرح نيايشي بالا برم
تا باران حياط خانه را بشويد
بايد قالي ها را دو بار جارو بزنم
تا گل بدهند
پنجره ها را با گلاب پاك كنم
حريرآبي بردرگاه بياويزم
و از تمام كبوترها وگنجشكهاي بيكار دعوت كنم
تا بر شاخه ها بنشينند
و از شته ها تقاضا كنم اين هفته برگها را نخورند
واز جوشكارمحل خواهش كنم
تا در ساعت ورود تو سوهان به اهن نكشند
بر ميز ترمه باشد
شمعدان
شيريني
گل محمدي
و در قوري چاي تازه دم
بر اندام من پيراهن گلدار
وبر چهره ام آرايش بهار
و در گريبانم عطر شكوفه و خواهش پيچيده باشد
سياه ...........................
-خانم!
ديگر هذيان نميگوييد
شما از اسايشگاه مرخصيد!
(يك مشت خاكستري محرمانه- پونه ندايي)
» در ØµÙØ±Øª اÙ
Ú©Ø§ÙØ ÙØ§Ø±Ø³Ù بÙÙÙØ³Ùد... Ù
Ù
ÙÙÙ!