» يادداشت‌قبلي: سكوت 
» صفحه‌ي اصلي

Monday, October 04, 2004 | 2:00 AM
روزمره ...
امروز رفتم بيرون پياده يه گشتي واسه خودم بزنم وقتي رسيدم خونه مثل اينكه از جنگ برگشته باشم....جقدر اشوب بودم چقدر دلم ميخواست تو خونه با همه دعوا كنم اوضاع را كه اينجور ديدم خزيزم توي اتاق خودم...................

چرا اينجوري شديم!!!اين ادمها!اين چشمها!!!!
چقدر ادمها برام غريبه شدند....

براي دوستتان بفرستيد.


به خاطر بسپار (?)

All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...

 
8:00 PM | Anonymous Anonymous |  
او ول اوی ول !!
گلادیاتور D:

» در صورت امکان، فارسي بنويسيد... ممنون!

نام:    

وبلاگ:

   

معرفى نويسنده

سكوت


پر پرواز ندارم اما دلي دارم و حسرت درناها، و به هنگامي که مرغان مهاجر در درياچه ماهتاب پارو ميکشند خوشا رها کردن و رفتن! خوابي ديگر به مردابي ديگر.....
يادداشت‌هاي اخير
بايگاني سكوت
ديگر دوستان
!Blogroll Me
جستجو


ابزار وبلاگ

 
© Copy Right By Sukoot - All rights reserved | Designed By Gladiator | Powerd by Blogger