Tuesday, July 26, 2005 | 3:25 PM
یک صندلی
یک صندلی کنار رویاهایم
از آن تو.....
بنشینی یا بروی!


<فروغ>
 
Friday, July 15, 2005 | 11:47 AM
آینه

آینه,آینه حقیقت را برایم بگو ...

زنی را دیدم که صورتش را در آینه ای شکسته می نگریست
آنگاه درآینه خنده ای کرد و رفت......
او نقش شکسته صورتش را ندید.....!!!

آینه ...من شکسته ام یا تو؟!!!

آینه,آینه حقیقت را برایم بازگو ...
 
معرفى نويسنده

سكوت


پر پرواز ندارم اما دلي دارم و حسرت درناها، و به هنگامي که مرغان مهاجر در درياچه ماهتاب پارو ميکشند خوشا رها کردن و رفتن! خوابي ديگر به مردابي ديگر.....
آخرين يادداشت‌ها
بايگاني سكوت
ديگر دوستان
!Blogroll Me
جستجو


ابزار وبلاگ

 
© Copy Right By Sukoot - All rights reserved | Designed By Gladiator | Powerd by Blogger