» ÙادداشتâÙبÙÙ: پنهانت میکنم...انتظارمن متولد شدمکاشانبا من سخن بگوآواز عاشقانهسکوت و خاموشینقشهامرزهاافکار پراکنده
» صÙØÙâ٠اصÙÙ
Saturday, December 24, 2005 | 7:08 PM
شک
هر از چند گاهی باید به خطوط پررنگ زندگی شک کرد!
درست میگویی...
عشق گاهی دیوار اتاقم را به قاب نفرت آذین بسته است
من نیز در آینه روزگار بارها خود را نشناختم و چهره ای دیگر را باور کردم....
باید به من نیز شک کرد.. که تنها من نیستم!!
آفتاب چهره ام را میشوید و شب من را در عمق خود پناه میدهد....
آیا خورشید را باور داری؟
کدامین باور این گوی آتشین را مظهر روز نامید....
میدانی...
باید به خورشید نیز شک کرد!!
درست میگویی...
عشق گاهی دیوار اتاقم را به قاب نفرت آذین بسته است
من نیز در آینه روزگار بارها خود را نشناختم و چهره ای دیگر را باور کردم....
باید به من نیز شک کرد.. که تنها من نیستم!!
آفتاب چهره ام را میشوید و شب من را در عمق خود پناه میدهد....
آیا خورشید را باور داری؟
کدامین باور این گوی آتشین را مظهر روز نامید....
میدانی...
باید به خورشید نیز شک کرد!!
و به شانه هايي كه از وبال بال خميده بود"
اگر اشتباهي ديدي ببخشيد لطفا.چون آخرين باري كه اين شعر رو خوندم 11 سال پيش بود
همواره پيروز باشي
البته مینا جان من خودم شک دارم که این حرفهایی که زدم واقعیت داشته باشه.
با ارزوی سلامتی
البته مینا جان من خودم شک دارم که این حرفهایی که زدم واقعیت داشته باشه.
با ارزوی سلامتی