» يادداشت‌قبلي: من متولد شدمکاشانبا من سخن بگوآواز عاشقانهسکوت و خاموشینقش‌هامرزهاافکار پراکندهکاشسایه 
» صفحه‌ي اصلي

Sunday, December 11, 2005 | 12:14 AM
انتظار
چند هزار کیلومتر دیگر برای انتظار من کافیست؟
نمیدانم تو بگو!!!چند جرعه دیگر تا انتهای صبر من فاصله است؟
تو میدانی چند هزار ساعت دیگر باید راه بپیمایم؟؟
ساعت من را فاصله ها رقم میزنند...
فاصله ها را من به تاریخ خود صفر میکنم...
خانمها..آقایون..
لطفا واحدهای شمارش خود را تغییر دهید....

براي دوستتان بفرستيد.


به خاطر بسپار (?)

All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...

 
12:42 AM | Anonymous Anonymous |  
يه هفته ...
2:51 AM | Anonymous Anonymous |  
به به.دیگه وبلاگت داستانی شده ها.امیدوارم لحظات زیبایی رو هم تو و هم ما در اینجا بگذرونیم.
دست گلادیاتور هم برای دیزاین اینجا درد نکنه.بهر حال ارزوی موفقیت دارم برات.
ضمنا واحد شمارش انتظار برای من نفسه.فقط نفس...
12:48 AM | Anonymous Anonymous |  
man vahd shomaresho dar entezare bi enteha gom kardam to nadidi....
linket ra be ejaze gozashtam tu weblogam
9:30 AM | Anonymous Anonymous |  
اگه انتظار اقا رو بكشي حالا حالا بايد صبر كني.شايدم هاله اي از نور دورت رو بگيره و نوراني بشي.(به قول يكي از دوستان چشمك)ويا به قول مرحوم حسين پناهي :
همين است
براي زندگي بيهوده دنبال معناي ديگري نگرديد
براي حفظ رضايت
همت انتظار و تلاش را شكرگذار باشيد

ولي اينم شوخي بود.هيچ در پس اين انتظار تورا نخواهد آمد.مطمئن باش.فقط راهش فراموشي است
7:01 PM | Anonymous Anonymous |  
طعم خودفریبی مشترکی که زبونمو جمع می کنه.. تصویرم مچاله میشه تو آینه.. رسیدن وهم همیشگی دونده ها بود.. قبل از این که از اختراع این نوارا مطلع بشن که روش می دویدن و کیلومترشمار بالا می رفت اما از هدف خبری نبود.. جاده مجازی تر از اونیه که بخواد نقطه ی پیوند باشه.. دستمو می گیرم بالا.. سوار میشم.. تو ماشینی که نیمه ی راه بنزین تموم می کنه و باز می مونه نیمه راه بعدی.. مسیر یکسان درختایی که پا به پای من از بیرون ماشین های غریبه می دوند.. پرنده هایی که فضولاتشونو رو آینه ی بغل حک می کنن.. بارون هم پاکشون نمی کنه.. ببین فضلات یه کبوتر ولگرد چطوری می تونه از هدف خوش باورانه ی من حقیقی تر باشه.. طعم خودفریبیه زیر دندونام.. باز یادم رفت مسواک بزنم.. هیچ وقت این جمله ی ممنوع رو نگو.. هیچ وقت .. هیچ وقت زمزمه نکن منتظرم..
11:24 AM | Anonymous Anonymous |  
سلام همشهری!
می دانی از چه می ترسم؟!
از پوچی آخر انتظارم!
3:20 PM | Anonymous Anonymous |  
مينای عزيزم سلام...همه ی عمر انتظار می کشيم بدون اونکه خودمون متوجه باشيم...انتظار آمدن زيبايی ها؛عشق و ...صبور باش مينای عزيز...طعم گسی داره...اما وقتی انتظاری به سر مياد واقعا ارزشش رو داره!!!
3:09 AM | Anonymous Anonymous |  
عاشق دختري بنام فاطمه در اراك هستم كه فاميل دور است نميدونم چيكار كنم

» در صورت امکان، فارسي بنويسيد... ممنون!

نام:    

وبلاگ:

   

معرفى نويسنده

سكوت


پر پرواز ندارم اما دلي دارم و حسرت درناها، و به هنگامي که مرغان مهاجر در درياچه ماهتاب پارو ميکشند خوشا رها کردن و رفتن! خوابي ديگر به مردابي ديگر.....
يادداشت‌هاي اخير
بايگاني سكوت
ديگر دوستان
!Blogroll Me
جستجو


ابزار وبلاگ

 
© Copy Right By Sukoot - All rights reserved | Designed By Gladiator | Powerd by Blogger