» يادداشت‌قبلي: قاصدکعكس‌هابرای جمعی از‌....پاییز زیباسترها شو!!اطلسيیک صندلیعکسی از آرشیو Elizabeth Opalenikآینهو عشق‌... 
» صفحه‌ي اصلي

Monday, September 26, 2005 | 8:52 PM
شاید
شاید....
شاید....
یک روز
بارانی
و یا آفتابی
در خیابانی شلوغ
ویا در تنهایی کافه ای
روحهای ما
یکدیگر را
ملاقات خواهند کرد
و ما
چون ابرها
از کنار یکدیگر
عبور خواهیم کرد
نرم و سبکبار
اما
در سکوتی آشنا
تو مرا
بازخواهی شناخت
و من تورا
بازخواهم شناخت
وبار دیگر بی صدا
خواهم گذشت
و بار دیکربی صدا
خواهی گذشت.........

براي دوستتان بفرستيد.


به خاطر بسپار (?)

All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...

 
10:17 PM | Anonymous Anonymous |  
بسیار توپ

» در صورت امکان، فارسي بنويسيد... ممنون!

نام:    

وبلاگ:

   

معرفى نويسنده

سكوت


پر پرواز ندارم اما دلي دارم و حسرت درناها، و به هنگامي که مرغان مهاجر در درياچه ماهتاب پارو ميکشند خوشا رها کردن و رفتن! خوابي ديگر به مردابي ديگر.....
يادداشت‌هاي اخير
بايگاني سكوت
ديگر دوستان
!Blogroll Me
جستجو


ابزار وبلاگ

 
© Copy Right By Sukoot - All rights reserved | Designed By Gladiator | Powerd by Blogger