» ÙØ§Ø¯Ø¯Ø§Ø´ØªâÙØ¨ÙÙ: اطلسيیک صندلیعکسی از آرشیو Elizabeth Opalenikآینهو عشق...شاید پایان...لحظه هاشروع دوبارهتو و منرويا
» ØµÙØÙâ٠اصÙÙ
Tuesday, August 30, 2005 | 12:41 PM
رها شو!!
اگه یه روز احساس کردی داری توی یه گوشه از اتاقت میگندی و بوی کپک زدنت داره همه جا میگیره...تا اون حدی که ذرات وجودت هم رو به تخمیر شدن بگذارند و تبدیل به ملکولهایی از اتاقت بشند...اون وقت کنده شو!!....حتی اگه قسمتی از پوست و گوشتت هم به گوشه ای چسبیده باشند.....رها شو!! حتی اگه بخشی از روحت را یه گوشه از اتاقت جا می گذاری...آخرش ته ته همه روزها یه روزی برمیگردی و روی سنگ قبر اون قسمت جا مونده گلهای نرگس میگذاری و اون وقت همه جای اتاقتو بوی نرگس میگیره!!!....
» در ØµÙØ±Øª اÙ
Ú©Ø§ÙØ ÙØ§Ø±Ø³Ù بÙÙÙØ³Ùد... Ù
Ù
ÙÙÙ!