» يادداشت‌قبلي: اطلسيیک صندلیعکسی از آرشیو Elizabeth Opalenikآینهو عشق‌...شاید پایان...لحظه هاشروع دوبارهتو و منرويا 
» صفحه‌ي اصلي

Tuesday, August 30, 2005 | 12:41 PM
رها شو!!
اگه یه روز احساس کردی داری توی یه گوشه از اتاقت میگندی و بوی کپک زدنت داره همه جا میگیره...تا اون حدی که ذرات وجودت هم رو به تخمیر شدن بگذارند و تبدیل به ملکولهایی از اتاقت بشند...اون وقت کنده شو!!....حتی اگه قسمتی از پوست و گوشتت هم به گوشه ای چسبیده باشند.....رها شو!! حتی اگه بخشی از روحت را یه گوشه از اتاقت جا می گذاری...آخرش ته ته همه روزها یه روزی برمیگردی و روی سنگ قبر اون قسمت جا مونده گلهای نرگس میگذاری و اون وقت همه جای اتاقتو بوی نرگس میگیره!!!....

براي دوستتان بفرستيد.


به خاطر بسپار (?)

All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...

 

» در صورت امکان، فارسي بنويسيد... ممنون!

نام:    

وبلاگ:

   

معرفى نويسنده

سكوت


پر پرواز ندارم اما دلي دارم و حسرت درناها، و به هنگامي که مرغان مهاجر در درياچه ماهتاب پارو ميکشند خوشا رها کردن و رفتن! خوابي ديگر به مردابي ديگر.....
يادداشت‌هاي اخير
بايگاني سكوت
ديگر دوستان
!Blogroll Me
جستجو


ابزار وبلاگ

 
© Copy Right By Sukoot - All rights reserved | Designed By Gladiator | Powerd by Blogger